روزى به دنبال انسان است آن گونه که اجلش در پى اوست.
پنجشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۳۸ ب.ظ
داستانی در مورد روزی ای که خدا قولش را داده است.
پیرمردی را دیدم که در کوچه ای بن بست ، مغازه ای نه چندان زیبا داشت گفتم: با این جای ناجوری که مغازه زدی ، چه جوری خرجت در میاد و روزیت میرسه ؟خندید وگفت : خدا هرفرشته ای رو مأمور کاری کرده ،یکی جون میگیره و اون یکی روزی می ده وقتی قرار باشه فرشته مرگ ، جونت رو بگیره در دو ردست ترین و پرت ترین نقطه دنیا هم که باشی ،پیدات میکنه وجونت رو می گیره .فرشته ای هم که قراره به دستور خدا روزی من رو بده ، می تونه من رو توی این کوچه ی بن بست هم که شده پیدا کنه و روزیم رو بده!!
۹۲/۰۶/۰۷